تفاوت زن و مرد در تنوع طلبی جنسی (بخش سوم)
بر اساس نگرش زیستی ها، تفاوت های زن و مرد، یک تفاوت سرشتی است نه حاصل از محیط. در این نوشتار به بیان تفاوت زن و مرد در تنوع طلبی جنسی می پردازیم. با ما همراه باشید.
رابطه با شریک جنسی
داشتن رابطه با شریک جنسی اغلب مصالحه ای است میان آنچه دوست دارید و آنچه می توانید به دست آورید. برای تخیلات جنسی چنین محدودیت هایی وجود ندارد. مطالعات نشان می دهد که زنان در برابر بیش از مردان مستعد خیال پردازی درباره شریک عشقی فعلی خود هستند؛ مردان سه برابر بیش از زنان، مستعد خیال پردازی درباره کسی هستند که با او در تماس نیستند و قصد این کار را هم ندارند.برای مردان، قهرمان زن داستان اغلب یک بیگانه است و معمولا این قهرمانان چندین نفر هستند. زنان 5/2 برابر بیش از مردان ممکن است بر ویژگی های شخصی و عاطفی شریک جنسی تأکید کنند؛ مردان چهاربرابر بیش از زنان ممکن است بر ویژگی های جسمی تأکید داشته باشند. زنان دو برابر بیش از مردان ممکن است فکر داشتن رابطه جنسی بدون آشنایی را کاملا نامطلوب بدانند.
تخیلات جنسی زنان
تخیلات زنان پر است از جزئیاتی درباره شریک عشقی و محیط اطراف. سرعت یک رویارویی جنسی تخیلی معمولا آهسته و توأم با احساسات، همراه با نوازش بسیار و تبادل عواطف فراوان است. خیال پردازی جنسی برای مردان شهوت محض و ارضای جسمانی، به دور از روابط دست و پاگیر، تلاش های عاطفی، طرح داستان های پیچیده، عشوه گری، معاشقه و مقدمات طولانی است.پورنوگرافی نیز که مصرف کننده آن تقریأ فقط مردان هستند، دارای همین ویژگی هاست، زنان، داستان های عاشقانه را، که تقریبا ۴۰ درصد فروش انبوه بازار کتاب کشور آمریکا را تشکیل می دهد، ترجیح می دهند. در هر سال، از هر سه زن آمریکایی، یک نفر داستانی عاشقانه می خواند. این روزها، قهرمان زن داستان غالبا یک زن شاغل است. اگرچه قهرمان مرد، هنوز همچنان مردی بزرگ تر و قوی است که برخی اوقات دست به خلافکاری می زند، اما در عمل متعهد است. داستان چیست؟ «سراسر عشق. همواره به دست آوردن عشق، حفظ عشق و عشق ورزی».
یک آزمایش جالب!
در یک آزمایش جالب، افرادی از هر جنس وادار به شنیدن موارد برانگیختگی جنسی جنس دیگری شدند. به این ترتیب که دانشمندان داستان هایی را که آمیخته ای از عشق و روابط جنسی بود برای دانشجویان می خواندند. هنگامی که از دانشجویان پرسیده می شد چه چیزهایی را به خاطر سپرده اند، زنان جملاتی مانند «آنها خیره به چشم های یکدیگر نگاه می کردند» را به یاد می آوردند. اما مردان جملاتی مانند: او (زن) به پشت مرد چسبید و پاهایش را به دور او پیچیده را به درستی نقل می کردند.گمان نمی کنم بیشتر کسانی که بدون داشتن دستور کار ایدئولوژیک به این مقوله می پردازند، عقیده داشته باشند که میل جنسی زنان و اشتیاق آنها به تنوع طلبی جنسی به اندازه مردان باشد. این تفاوت ها نشان دهنده طبیعت است و نه فقط تربیت. آیا اگر بیل کلینتون یا گری کاندیت همین پیام هایی را درباره روابط جنسی دریافت کرده بودند که زنان امروزی دریافت می کنند، از ارتکاب این رفتارهای ویرانگر خودداری می کردند؟ جالب است که سقوط گاه به گاه سیاستمداران زن به علت وجود یک شریک جنسی (مانند سناتور کارول مازلی براون از ایالت ایلی نویز و انید والدهولتز، نماینده کنگره از ایالت یوتا) به سبب عشق به معشوق های متعدد نیست، بلکه به دلیل گرفتار آمدن در ماجرایی عشقی با یک مرد نالایق است.
با نگاهی دقیق به تردیدهایی که نسبت به مباحث علمی تکامل گرایان راجع به میل جنسی و تنوع طلبی مطرح می شود، انسان متحیر می ماند که آیا واقعا استدلالی اساسی وجود دارد، یانه. هلن فیشر یکی از معدود تکامل گرایانی است که عقیده دارد ممکن است مردان علاقه بسیار بیشتری به روابط جنسی و تنوع طلبی جنسی نداشته باشند.
او به مطالعه ای اشاره می کند که در آن مشخص شده دانشجویان پسر بیش از دانشجویان دختر به پژوهشگران اعلام می کنند چنانچه خطر بارداری، فاش شدن یا بیماری وجود نداشته باشد، با دانشجویی ناشناس از جنس مخالف رابطه برقرار خواهند کرد. اما او معتقد است این یافته متقاعد کننده نیست؛ زیرا به انگیزه اولیه زنان برای رابطه با افراد متعدد نمی پردازد:
در این مطالعه انگیزه ژنتیکی اولیه مردان برای رابطه جنسی با زنان متعدد (یعنی بارور کردن زنان جوان) مورد ملاحظه قرار می گیرد، اما انگیزه اولیه زنان برای این امر (کسب منابع) به حساب نمی آید... منطق تکاملی بر این باور است که زنان برای کالا و خدمات دست به برقراری روابط جنسی با افراد متعدد می زنند.
فیشر پیشنهاد می کند از زنان پرسش متفاوتی به عمل آید؛ یعنی پرسیده شود «اگر رابرت رد فورد یک اتومبیل آخرین مدل پورشه به شما بدهد، مایل هستید یک شب با او به سر برید؟» او معتقد است این پرسش آشکار خواهد کرد که زنان نیز مانند مردان مایل به ارتکاب زنا به عنوان مکملی برای تک همسری هستند.
نظر کارول تاوریس
همچنین کارول تاوریس معتقد است زنان و مردان دارای طبیعت جنسی یا جوهره جنسی مشخصی نیستند. کتاب وی با نام سنجش نادرست زنان، یکی از تأثیرگذارترین مباحث در مخالفت با اهمیت تفاوت های جنسی است. اما تاوریس خیلی زود پس از اعلام موضع خود، در کتابی به نام راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روان (DSM)، دست به گلایه ای مفصل درباره درمان اختلال جنسی می زند. به اعتقاد او، این کتاب تلاش دارد امور جنسی مردان و زنان را به صورتی یکسان درمان کند، اما برای انجام این کار باید از اعضای بدن و دستگاه های تناسلی، به عنوان موجودیت هایی مجزا از یک برخورد جنسی و انسانی یکپارچه بحث شود. تاوریس، با نقل تأییدآمیز از لئونور تیفر اظهار می کند که در این کتاب جای چیزی به نام تجربیات جنسی واقعی زنان خالی است. در مورد عواطف... در مورد تعهد... هیچ چیز وجود ندارد. او در پاراگراف بعدی اشاره می کند که از چیزی به نام «محبت» نیز در این کتاب سخنی به میان نیامده است.فرد تکاملی نگر، پس از مطالعه مباحث تاوریس، مطمئنا چنین فکر می کند که «پس ما داریم سر چه چیز بحث می کنیم؟ من می گویم زنان علاقه کمتری به داشتن رابطه با شریکان متعدد دارند؛ زیرا بیشتر زنان برای لذت بردن از رابطه جنسی نیاز به عواطف، ارتباط و محبت دارند. اینها نشانه هایی از تعهد است؛ نشانه هایی حاکی از آنکه مرد با او خواهد ماند و به یاری و حمایت از فرزندان حاصل از این رابطه خواهد پرداخت. تمام این چیزها برای آنکه توسعه یابد، نیاز به زمان دارد و همین چیزهاست که برقراری رابطه با بیگانگان را برای زنان به طور نسبی ناخوشایند و در نتیجه احتمال آن را کمتر می کند».
بیشتر مردان به هیچ یک از این حاشیه ها برای علاقه مندی به برقراری رابطه جنسی نیاز ندارند. آنها فقط به یک زن نسبتا جذاب و مایل به برقراری رابطه نیاز دارند. آنها فقط به دنبال برقراری رابطه جنسی و احساس راحتی به لحاظ جسمانی هستند. از آنجا که نیازهای جسمانی مردان بسیار ساده تر از خواست های اضافی زنان است، همواره بسیاری از مردان بیهوده به دنبال زنانی خواهند بود که به «سهل الوصولی» خودشان باشند.
تعجب آور است که بسیاری از فمینیست ها و برخی افراد دیگر گمان می کنند بحث بر سر میل جنسی و بی قیدوبندی بسیار پرمخاطره است. دبورا بلوم یک فمینیست و در عین حال یک تکاملی نگر است. او این موضوع را مسلم می داند که شمار بسیار زیادی از زنان صبورانه مردان هیجان زده را پذیرا می شوند و نه به عکس، او از این باور که مردان در مجموع بیش از زنان به امور جنسی گرایش دارند؛ یعنی چیزی که به نظر می رسد دربردارنده یک عامل مثبت و منفی مشخص است، آزرده خاطر نمی شود و معتقد است: «اگر فقط می خواهیم در جنبه روابط جنسی تند و سریع از یکدیگر پیشی بگیریم، باید به خرگوش تکامل یابیم».
نویسنده: استون ای. رودز
منبع: کتاب «تفاوت های جنسیتی را جدی بگیرید!»
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}